دوستان خوب و بقیه کلام
در کف اتاق روی قالی دراز کشیده بودم تا شاید اندکی خستگی از تنم خارج شود و بعد به کارهایم برسم.
ناگهان چشمم به گلهای قالی افتاد و چنین به نظرم رسید که یکی از گلها می خواهد با من حرف بزند:
دوستان خوب همانند گلهای قالی اند،
نه انتظار باران را دارند و نه دلهره چیده شدن را،
دائمی اند و ماندگار،