نوشتن در باره تو چه دشوار است

 

نوشتن در باره تو چه دشوار است

گفتی: در باره من هم بنویس. 

گفتم: در باره تو نوشتن کار دشواری است و از من بر نمی آید. 

گفتی: تو می توانی بنویس. 

گفتم: نمی توانم، دشوار است. 

گفتی: چرا ؟ 

گفتم: عظمت و بزرگی تو و امثال تو توان نوشتن را از من می گیرد. 

گفتی: کمی واضحتر حرف بزن. 

گفتم: روزی برای تماشای نمایشگاهی که به مناسبت یادمان شهدا در حیاط مسجد دانشگاه برپا شده بود به آنجا رفتم و در میان عکسهای شهدا نوشته ای توجه مرا بخود جلب کرد، وقتی با دقت نگاه کردم، این جمله بر روی آن نوشته شده بود: 

بعد از ما چه کردید؟ 

بسیار گریستم و به یاد لحظات فراموش نشدنی حضور در جبهه ها افتادم و آرام آرام به دیواری تکیه دادم و سعی کردم به این پرسش پاسخ دهم که به واقع ما بعد از شما شهدا چه کردیم؟ 

پاسخی درخور توجه نیافتم. 

چقدر دشوار است در باره شما نوشتن. 

و تو گفتی: اینطور که تو می گویی نیست، شما برای این پرسش پاسخ دارید، بروید و ببینید که چه کسانی پاسخ ندارند. 

گفتم: نه اینچنین نیست، در مقابل شما و کارهایی که شما انجام داده اید، چه کرده ایم؟ 

و باز تو اصرار داشتی که نه اینگونه نیست...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد