شبی، چهره ای، بانگی!

شبی، چهره ای، بانگی!

======

گفت:

خسته ای ؟

گفتم:

از چه؟

گفت:

از خود

گفتم:

خود چیست؟

گفت:

خودِ تو، تو نیستی! تو، تویی و خود تو ...!

گفتم:

من، منم و خود من، خودم هستم.

گفت:

منٍ تو، نیم من هم نیست اما خودِ تو، خود است.

گفتم:

سرزنش از من است یا از خودِ من؟

گفت:

سرزنش از خودِ تو است اما منِ تو هم گاهی ترا نکوهش می کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد